بعضی وقت ها با خودم فکر می کنم اگر  از هر آدم آشنایی، یک چیز یاد می گرفتم تا آخر سال به تعداد آدم های که دیده ام عادت های خوب به من اضافه شده بود.


بالاخره توی هر آدمی یک نکته مثبت پیدا می شود دیگر. نه؟ مثلا همین پسره میز بغلی، عادت های بد هم داشت اما یک اخلاقش را خیلی دوست دارم.


هر وقت، هر جا، هر کی شروع به حرف زدن پشت سر شخص دیگری می کرد، گوشی اش را بر می داشت و به بهانه تلفن از اتاق بیرون می رفت. نه حرف های دیگران را تائید می کرد نه رد می کرد. نه حتی نسبت به حرف زدن پشت سر آدم ها اعتراض داشت. فقط تلفنش رو بر می داشت و می رفت. به همین سادگی ...